بنام آنکه آفرید مرا و برای خوشبختی من تو را
کاش بودی تا دلم تنها نبود ... تا اسیر غصه ی فردا نبود
کاش بودی تا نگاه خسته ام ... بی خبر از موج و از دریا نبود
کاش بودی تا دو دست عاشقم ... غافل از لمس گل مینا نبود
کاش بودی تا زمستان دلم ... اینچنین پر سوز و پر سرما نبود
کاش بودی تا فقط باور کنی ... بعد تو این زندگی زیبا نبود
کاش بدانی تنهایی ام را حتی با وجب وجب آسمان بی انتها
هم نمی توان اندازه گرفت . کاش بدانی قطرات اشکم
چگونه باران توصیف می کند .
هزاران بار برایت از کاشها سخن گفتم و گریستم ..؟
هزاران بار با تمامی وجود نامت را بر زبان آوردم .
و دریغ از لحظه ای که ........؟؟؟
گل نوشته های شما( ) |